مدیریت حوزه علمیه خواهران استان بوشهر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • . قال امیرالمومنین علیه السلام: خداوند روزه را واجب كرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید. نهج البلاغه، حكمت 252

متن نامه امام به گورباچف و تحلیل آن

13 دی 1391 توسط مدیریت حوزه های علمیه خواهران بوشهر

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم



جناب آقای گورباچف! صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی

با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی، از آنجا که پس از روی کار آمدن شما چنین احساس می‌شود که جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی، در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفته‌اید، و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه‌ بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاکم بر جهان گردد، لازم دیدم نکاتی را یادآور شوم. هر چند ممکن است حیطه تفکر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات حزبی و در کنار آن حل پاره‌ای از مشکلات مردمتان باشد، ولی به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مکتبی که سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابل ستایش است. و اگر به فراتر از این مقدار فکر می‌کنید، اولین مسأله‌ای که مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است که در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دین‌زدایی» از جامعه، که تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروی وارد کرده است، تجدیدنظر نمایید؛ و بدانید که برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممکن است از شیوه‌های ناصحیح و عملکرد غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه‌داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بن‌بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.

جناب آقای گورباچف

باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن‌بست کشیده و یا خواهند کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است.
جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.
حضرت آقای گورباچف، ممکن است شما اثباتاً در بعضی جهات به مارکسیسم پشت نکرده‌ باشید و از این پس هم در مصاحبه‌ها اعتقاد کامل خودتان را به آن ابراز کنید؛ ولی خود می‌دانید که ثبوتاً این‌گونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد؛ و شما دومین و علی‌الظاهر آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً می‌خواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایه‌های پوسیده هفتاد سال کژی جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهای همسو با شما که دلشان برای وطن و مردمشان می‌تپد هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینی و رو زمینی کشورشان را برای اثبات موفقیت کمونیسم، که صدای شکستن استخوان‌هایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف کنند.

آقای گورباچف وقتی از گلدسته‌های مساجد بعضی از جمهوری‌های شما پس از هفتاد سال بانگ «الله‌اکبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمی‌ مرتبت ـ صلی‌الله علیه و آله و سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان‌بینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهان‌بینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را که ماده ندارد موجود نمی‌دانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت، را یکسره افسانه می‌دانند. در حالی که معیار شناخت در جهان‌بینی الهی اعم از «حس و عقل» می‌باشد، و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم می‌باشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی که ماده ندارد، می‌تواند موجود باشد. و همان‌طور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است.
قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می‌کند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست و گرنه دیده می‌شد. لن‌ نومن‌لک حتی نری‌الله جهره(2) می‌فرماید: لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف‌الخبیر.(3)

از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفة اسلامی، بیندازم. فقط به یکی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی که سیاسیون هم می‌توانند از آن بهره‌ای ببرند بسنده می‌کنم. این از بدیهیات است که ماده و جسم هر چه باشد از خود بیخبر است. یک مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان می‌بینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. می‌داند کجاست؛ در محیطش چه می‌گذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی‌میرد و باقی است. انسان در فطرت خود هر کمالی را به طور مطلق می‌خواهد. و شما خوب می‌دانید که انسان می‌خواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان می‌خواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. اصولاً اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینه‌ها تحقیق کنید، می‌توانید دستور دهید که صاحبان این‌گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشته‌های فارابی(4) و بوعلی‌سینا(5) ـ رحمت‌الله علیهما ـ در حکمت مشاء مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هرگونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به کتابهای سهروردی(6) ـ رحمت‌الله علیه ـ در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صرف که منزه از حس می‌باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألهین(7) ـ رضوان‌الله تعالی علیه و حشره‌الله مع‌النبیین و‌الصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده؛ و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد.
دیگر شما را خسته نمی‌کنم و از کتب عرفا و بخصوص محی‌الدین ابن‌عربی‌(8) نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.

جناب آقای گورباچف

اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات، از شما می‌خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است که می‌تواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشکلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممکن است شما را برای همیشه از مسئله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان کشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریک می‌دانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوریهای شوروی، نشان دادید که دیگر این‌گونه فکر نمی‌کنید که مذهب مخدر جامعه است.(9)

راستی مذهبی که ایران را در مقابل ابرقدرتها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی که وسیله شود تا سرمایه‌های مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیراسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم ما آن را «مذهب امریکایی» می‌نامند.

در خاتمه صریحاً اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی می‌‌تواند خلأ اعتقادی نظام شما را پر نماید. و در هر صورت، کشور ما همچون گذشته به حسن‌ همجواری روابط متقابل معتقد است و آن را محترم می‌شمارد.

 

والسلام‌ علی‌من‌اتبع الهدی.
11/10/67
روح‌الله الموسوی‌الخمینی


تحلیل نامه امام به گورباچف


زمانی که درباره امام خمینی فکر می کنیم، خواه ناخواه مجبور به مقایسه ذیل می شویم. چند سال پیش در جریان سفر به جمهوری اسلامی ایران موفق به زیارت منزل امام خمینی، تجسم غرور ملت ایران و صاحب آثار بی نظیر در تاریخ اسلام شدم. این روز مصادف بود با روز رحلت امام. جاده منتهی به منزل وی مملو از انسانهای بیشماری بود. آنها نه فقط ایرانیان، بلکه مسلمانانی بودند که از همه کشورها آمده بودند. هر کدام از آنها برای ادای احترام خود نسبت به خاطره مقدس امام و روح جاوید ایشان به سوی آن نور می شتافتند…
منزل امام… آن زمان با دیدن این منزل متحیر ماندم. منزل بسیار ساده و منور امامی که محبوب میلیونها انسان بود…
بعد از مدتی که دوباره به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده بودیم از کاخ شاه نیز دیدن کردیم. اینجا نیز انسان حیرت زده می شود. ولی این خیرگی با تحیری که در منزل امام به من دست داد فرق دارد. امامی که فقط به فکر ملت خود، آزادی و سعادت آن بوده و همه عمر خود را نثار این مهم کرده و شاهی که ملت ایران با تاریخ کهن را به سوی فاجعه ها و مصیبتها سوق داد، فقط به دنبال منافع شخصی خود بود و پایه های کاخ خود را روی بدبختی ملتش استوار کرد…
برای ملتی که در میان وحشتهای رژیم شاه خفه می شد خداوند بنده خود خمینی را به عنوان ناجی فرستاد. انسانی که در میان بزرگترین شخصیتهای جهان مقامش از همه عالی تر است. انسانی که قدرت پیش بینی دهها و صدها سال را داشت و آینده را از قبل ارزیابی می کرد.
آن حضرت مخالف سرسخت تک قطبی شدن جهان بود و دست به برنامه هایی برای ارتقا سطح معارف در این زمینه می زد. وی خط مشی «نه شرقی نه غربی» را ارائه داد. یکی از ویژگیهای شگفت انگیز تفکر سیاسی امام خمینی این می باشد که آن رهبر نابغه و مدبر تحولات آتی در صحنه سیاست جهان و وقوع تبادلات در قطبها را از قبل پیش بینی می کرد. این یکی از مطلوبترین جهات تفکرات سیاسی امام خمینی می باشد که ایشان قدرت و عظمت خداوند متعال خالق کل موجودات و هستی را در مقابل همه زرق و برقها و معجزات جهان سرمایه داری در همه عرصه ها قرار داد.
پیش بینی های این فیلسوف و عارف الهی مبنی بر فروپاشی بلوک شرق یعنی شوروی و از بین رفتن اردوی سرمایه داری جای تفکر بسیار دارد. امام خمینی در نامه تاریخی خود به میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی قبل از متزلزل شدن پایه های اردوی کمونیستی، در سایه دوراندیشی خود تأکید کرده بود که موازنه قدرت در دنیا رو به تغییر است و این تغییرات به فروپاشی کمونیسم و بلوک شرق خواهد انجامید.
حضرت امام خمینی در مطلع نامه خود می نویسد: «اولاً رهبری شما بر اتحاد شوروی و موضع گیری تان در مسئله پرسترویکا و علنیت توازن کنونی موجود، جهان را در آینده نزدیک دستخوش تحولات اساسی خواهد کرد. متانت شما در رویارویی با تحولات جهانی در بسیاری از موارد منبع تغییرات و مسبب بر هم خوردن توازن کنونی موجود می شود.»
دوماً: حضرت امام خمینی با قاطعیت اعلام می کند: «فروپاشی کمونیسم به دلیل ضعف آن در پاسخگویی به نیازهای واقعی انسانها اجتناب پذیر است. و باید بعد از این در موزه تاریخ سیاسی جهان به دنبال کمونیسم بگردیم. زیرا، کمونیسم پاسخگوی هیچ یک از نیازهای واقعی انسانها نیست. … چرا که آن یک مکتب مادیگرا است و رها کردن بشریت از بحران بی اعتقادی و هدایت آن به سوی دنیای معنویات که اصلی ترین درد جوامع شرق و غرب است میسر نمی باشد.»
سوماً: حضرت امام دو بار به گورباچف خاطرنشان می کند: «نظام کمونیستی برای اصلاح روشهای نادرست خود اصلاً نباید به دامن غرب پناه ببرد و در آن به دنبال راه حل مشکلات خود باشد. امکان دارد که از فعالیتهای اقتصادی سران سابق کمونیستی و روشهای نادرست آنها باغ سبز جهان غرب شکوفا شود ولی حقیقت در جای دیگری است. اگر شما در چنین شرایطی مایل باشید برای باز کردن گره های اقتصاد بر باد رفته کمونیسم به منابع سرمایه داری غرب پناه ببرید در آن صورت هرگز نخواهید توانست دردهای جامعه خود را علاج کنید. باید دیگران بیایند و دردهای شما را علاج کنند. چرا که امروز اگر مارکسیسم در مسائل اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده، جهان غرب نیز در همان مسائل دچار سختی شده است.
امروز در جهان چیزی بنام کمونیسم وجود ندارد. ولی از شما با جدیت می خواهم که در تخریب دیوارهای خیالی مارکسیسم در زندان غرب و شیطان بزرگ (آمریکا) گرفتار نشوید».
دو بار تذکر جدی حضرت امام درباره این مسئله مهم حاکی از درایت آن رهبر الهی در مورد آینده جهان می باشد. حوادث بعدی که با تمایلات شدید جهان کمونیستی به غرب و زیر پای غرب افتادن و پناه بردن به آغوش شیطان بزرگ به همراه بود درست همان مسائلی هستند که حضرت امام خمینی در سایه درایت خود درباره آنها به رهبری اتحاد شوروی تذکر داده بود.
بیانات مذکور امام راجع به نامه تاریخی خود پیرامون سرنوشت آتی اتحاد شوروی فوق العاده جالب است. بعدها میخائیل گورباچف در این مورد گفت: «اگر به دوراندیشی امام خمینی توجه می کردیم و به هشدارهای ایشان با جدیت عمل می نمودیم اکنون چنین سرنوشت ناخوشایندی را نداشتیم.»
این اعترافات درست ده سال بعد از ارسال نامه تاریخی حضرت امام خمینی به رهبری اتحاد شوروی بوده است. ظرف این مدت دو مورد از درایت امام یعنی اضمحلال امپراطوری شرق و پناه بردن اتحاد شوروی به آغوش غرب و به بن بست رسیدن آن آشکار گردید.
ضمن تفکر در مورد همه این مسائل این کلام حضرت امام در ذهنم خطور می کند: «ای مسلمانان جهان که واقعاً به اسلام ایمان دارید. به پا خیزید و پیرامون پرچم توحید و تعالیم اسلامی دست استعمارگران خائن را از کشورتان و منابع طبیعی غنی کوتاه کنید. عظمت اسلام را به آن برگردانید. اختلافات و خواسته های نفسانی را به کنار بگذارید که شما همه چیز را دارا هستید.»

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: مناسبت ها, اخبار مدیریت استان بوشهر لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدیریت حوزه علمیه خواهران استان بوشهر

وبلاگ مدیریت حوزه علمیه خواهران استان بوشهر اخبار این مدیریت و مدارس علمیه این استان را در کنار طرح مسائل فرهنگی تحت پوشش قرار می دهد.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار مدیریت استان بوشهر
    • مدیریت ساماندهی و نظارت
    • معاونت آموزش
    • معاونت پژوهش
    • معاونت فرهنگی
    • معاونت اداری مالی
  • اخبار مدارس
    • مدرسه علمیه الزهراء (س) بوشهر
    • مدرسه علمیه الزهراء (س) عسلویه
    • مدرسه علمیه الزهراء (س) گناوه
    • مدرسه علمیه فاطمه الزهراء(س)کنگان
    • مدرسه علمیه حضرت رقیه (س) برازجان
    • مدرسه علمیه فاطمیه (س) خورموج
  • دیدارها
  • مناسبت ها
  • حجاب و عفاف
  • نکات اخلاقی
  • زندگینامه علما و دانشمندان
  • فرهنگ و مذهب
  • مسابقه
  • حکایات و داستانها
  • احکام
  • پاسخگویی به شبهات

مداحی3

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

صلوات شمار

بیست تولزکد صلوات شمار برای وبلاگ

مسابقه

مسابقه

تدبر در قرآن

وصیتنامه شهدا

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس