سخنان حجت الاسلام قندی معاون محترم فرهنگی حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور در همایش هم اندیشی
این جلسه مصادف با ایام ماه صفر، ماهی که پرچمدارش حضرت زینب (س)، به عنوان پیام رسان، پیام حقیقی عاشورا به مردم جهان و به همه عصرها و نسل ها، تا حقیقت روشنی که در روز عاشورا بر انسان ها رخ نمود به عنوان یک خورشید هدایت گر همیشه برای انسان ها راهنما به سوی حق و حقیقت باشد و راه را برای انسانی که خواهان حرکت به سوی تعالی و رشد و فرار از ظلم و ستم است روشن کند.
هر انسانی در طول زمان باید بداند که چگونه نسبت به حرکت هایی که در جامعه اطرافش ایجاد می شود حساس باشد، متوجه باشد و زیرکانه بتواند خودش را در این مسیر از هرگونه گزند و آسیبی محافظت کند.
ان شاالله شما هم که بانوان و مبلغات حوزه های علمیه خواهران هستید در همین مسیر و با همین توجه هم وظیفه شخصی و هم وظیفه اجتماعی خود را به خوبی انجام دهید.
واقعا وقتی انسان به حرکتی که حضرت زینب سلام الله علیها و اهل بیتی که همراه آن بزرگوار بودند و خاندان اسراء انجام داد نظر می کند و دقتی که در طول این اسارت و تاثیر تکان دهنده ای که به اون جامعه فاسدِ کور و تاریک داشتند، آنقدر کور بود این جامعه که وقتی اسراء را وارد کوفه کردند، هنوز مدتی نگذشته بود که همین زینب سلام الله علیها در این کوفه در میان زنان درس دین میدادند اما هیچ کسی او را نشناخت.
همه آن کسانی که از این خانواده دعوت کرده بودند که بیایند برای اینکه سیدالشهداء علیه السلام حکومتش را در آنجا اقامه کند در حالی که امیرالمومنین علیه السلام چندی قبل اونجا حکومت می کرد و همین کوفیان دعوت کرده بودند، امام زین العابدین علیه السلام، این خانواده بزرگ را نشناختند وهمه جمع شدند که به آنها به عنوان خارجی اهانت کنند.
تبلیغات دشمن خیلی سهمگین و جامعه خیلی تاریک و کور بود. خود اصحاب امیرالمومنین علیه السلام که در آنجا بودند نیز آنها را در ابتدا نشناختند، معلوم می شود ظلمت اون جامعه را فراگرفته بود.
روشن کردن این جامعه با اون همه تبلیغات سهمگین دشمن کار ساده ای نبود. بنابراین مجبور شدند اسراء را زود به سمت کوفه حرکت دهند. در شام هم قصه همین جور بود و در همان جلسه اول زینب سلام الله علیها مجلس را منقلب کرد و پرده های ظلمت را کنار زد، این نشان از قدرت حضرت زینب سلام الله علیها و سید الساجدین علیه السلام می باشد.
وقتی حضرت زینب سلام الله علیها پاسخ داد مارایت الا جمیلا، این پاسخ مجلس را تکان داد و همه کسانی را که این پاسخ ها را می شنیدند متغیر می شدند. این نشان دهنده عظمت روحی و تاثیر روح بزرگ در ساختن انسان هاست.
ما یک درس بزرگی می گیریم که در خودسازی خود باید یک دقت کاملی بکنیم و توجه داشته باشیم اگر قرار است ما هر جا هر قدم خیری در جهت اعتلای کلمه توحید و ساختن دیگران برداریم ، این به شرطی موفق خواهد بود که ما توانسته باشیم خود را به خوبی بسازیم و بر این سازندگی مداومت داشته باشیم چرا که شیطان هر لحظه در کمین انسان هاست.
این دشمن سلطه گر که تمام اهتمامش برای سلطه بر کشورها و غارت آنها می باشد، می خواهد جامعه خود را حفظ کند. حدود 150 سال این استعمارگرها از منابع مالی و ثروت کشورها به سمت جامعه خود دوشیدن و این جامعه ها را از نداری و فقر به سطحی که امروزه شاهد آن هستیم، رسانیدند اما از سال 2002 یا 2003 میلادی به بعد اینها دچار گرفتاریهای اقتصادی شدند که اخیرا تنش های فراوانش را می بینید و می شنوید.
اون چیزی که اینها را تا الان نگه داشته بود استفاده کردن و غارت منابع و ثروت کشورهای دیگر به نفع خود و فقیر نگه داشتن آنهاست. الان برای اینکه بتوانند به حیات خود ادامه دهند نیازمند این سلطه هستند. بعضی ها می پرسند که آمریکا و اروپا این کارها را به خاطر خودشان انجام نمی دهند بلکه به خاطر نجات دیگران است و ادعای حقوق بشر را دارند و این دروغ ها را به خورد دیگران و مردم جوامع می دهند تا این که ردپای خودشان را باز کنند و بتوانند به غارت ثروت و منابع کشورهای دیگر بپردازند تا تنش هایی که در این کشورها ملاحظه می کنید به وجود آمده را با این ثروت ها مجددا به نحوی احیاء کنند.
حیات آنها به فروپاشی فکری و فرهنگی مردم جوامع شده است. یک زمانی شکل استعمار اینطور بود که می آمدند سران کشورها را اجیر خود می کردند و از طریق آنها هرچه می خواستند در جامعه اِعمال می کردند و مردم هم چیزی نمیگفتند. بعد آهسته آهسته شکل این استعمارگری تغییر کرد چرا که به اون شکل دیگر نمی توانستند عمل کنند، اما الان بخاطر روشن شدن احاد اجتماعی و تاثیرگذاری احاد جامعه ها برکسانی که صاحب قدرت هستند به دنبال این هستند که یک فکر و ایده جدیدی برای ادامه سلطه به کار ببرند و آن این است که فکر تک تک مردم را بتوانند به نفع خود تغییر دهند.
آنچه در جوامع اسلامی برای آنها مانع است اسلام و دین می باشد. یک دینی که عظمت و پویایی خود را در فرهنگ شیعی به اوج رسانده و در برابر چشم جهانیان هم بواسطه این انقلاب به عنوان یک الگو قرار داده است. پس چقدر اهمیت پیدا می کند که دشمن می خواهد این سنگر را از درون تخریب کند تا بتواند نه تنها بر این کشور بلکه بر سایر کشورها این سلطه قدیمی را اِعمال نماید و لازمه آن این است که به سراغ کسانی برود که از این سنگرها فاصله دارند چرا که نفوذ درافرادی که توی این سنگرها در دوران دفاع مقدس جنگیدند و این انقلاب را به پا کردند و کسانی که اون دوران ها را به یاد دارند اگرچه خودشان شرکت نکردند بسیار سخت است.
هر چه لایه های اجتماعی ما از صدر انقلاب فاصله می گیرند نفوذ در آنها برای دشمن احساس می شود راحتتر است، یعنی در حال حاضر دانش آموزان که این زمینه ورود فرهنگی به هر صورت و شکل ممکن برای نفوذ و اقتدار آنهاست. آنها اعتقادی به اسلام، وهابیت، اهل تسنن و مذاهب و کروه های دیگر ندارند چنان که در جوامع مسیحی هم مسیحی ها را در بسته در کلیساها نگه داشتند و هر چه در این زمینه فعالیت می کنند از جهت فکری یا سیاسی، قائل به حقوق بشر نیستند و این فقط یک پرچمی است که بتوانند وارد جوامع بشوند و آنها را به هر سمتی که خودشان می خواهند بشورانند.
مدیریت شورش در جوامع، یکی از استراتژی های سلطه در این زمانه است که بوسیله مردم و با مدیریت خودشان اجراء می شود که سال 88 نمونه آن را در کشور خودمان از نزدیک مشاهده کردیم.
ما باید بدانیم کجا داریم کار می کنیم و کجای این نقشه قرار داریم چرا که اگر بدانیم کجا هستیم با قدرت و اهتمام بیشتری ایستادگی به خرج می دهیم و می فهمیم از در و دیوار خانه هایمان چقدر حیوانات وحشی بالا می روند و اگر خواب مارا فرابگیرد در معرض خطر قرار می گیریم. بنابراین همه ما باید اهتمام جدی برای روشن کردن فرزندانمان از جهات اعتقادی و سیاسی داشته باشیم تا بدین وسیله مقام و عظمت خود را درک کنند این عظمتی که دشمن می خواهد آن را در هم بکوبد.
یک نکته وجود دارد که ما به عنوان نه تنها گوینده بلکه در عمل به عنوان یک نمونه ساخته شده از مطالب بیان شده خود مورد مشاهده باشیم. به طور نمونه اگر می خواهیم در مدرسه دخترانه در مورد حجاب سخن بگوییم خودمان باید از لحاظ حجاب در سطح بالایی قرار داشته باشیم تا بتوانیم دیگران را به بالا بکشانیم و الا اگر هم ردیف او باشیم احساس می کند که همه مثل هم هستیم. از جهت اعتقادی هم به همین گونه باید رفتار کرد و باید اعتقاداتمان در اعمال ما مشهود باشند تا بگویند راست می گوید.
لازم افرادی که به عنوان مشاور به مدارس آموزش و پرورش می روند هر ماه نشست هایی جهت بررسی فعالیت ها و رفتار و کردار خود در برابر دانش آموزان داشته باشند و با تذکر دادن و یادآوری از جایگاه خود غفلت نورزند که ان شاالله در آینده ارزش و اهمیت این حرکت بزرگ در جهت حضور مبلغات در مدارس آموزش و پرورش آشکار خواهد شد.